دراین مقاله سعی برآن است که در وهله اول ابعاد مختلف موفقیت در استقرار و توسعه هوش تجاری به عنوان مجموعه ای از فناوری ها و فرایندها که باعث ارتقاء فرایند تصمیم گیری در سازمان می شود شناسایی شده و در وهله بعد اثر این ابعاد بر فرایند تصمیم گیری در بانک اقتصادنوین به عنوان چکیده کامل
دراین مقاله سعی برآن است که در وهله اول ابعاد مختلف موفقیت در استقرار و توسعه هوش تجاری به عنوان مجموعه ای از فناوری ها و فرایندها که باعث ارتقاء فرایند تصمیم گیری در سازمان می شود شناسایی شده و در وهله بعد اثر این ابعاد بر فرایند تصمیم گیری در بانک اقتصادنوین به عنوان یک سازمان مالی که سرعت و کیفیت در تصمیمگیری در این نوع سازمان ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است مورد بررسی قرار گیرد.
این معیارها شامل عوامل فرهنگی، استراتژیک، محیطی، منابع انسانی و ابزار هوش تجاری می باشد که تاثیر آنها بر روی متغیر "تاخیر در تصمیم گیری" در بخش های چهارگانه محیط تصمیم گیری سازمان بررسی شده است. روش شناسی تحقیق در این پژوهش آمیخته بوده و به این منظور در بخش کیفی با تکنیک دلفی با بهرهمندی از روش مصاحبه و سوالات باز، طی سه مرحله و به روش گلوله برفی با نظرات 18 فرد خبره ابعاد مختلف موفقیت در استقرار و توسعه هوش تجاری در ارتباط با کیفیت تصمیم گیری استخراج شده ودر بخش کمی به کمک فرایند تحلیل شبکهای و نرم افزار Super Decision اولویتها تعیین شده و در نهایت پرسش نامه اصلی جهت توزیع بین 90 پرسنل سطوح مختلف توسعه و استقرار سیستم های هوش تجاری و کاربران مستقیم این سیستم ها در سازمان مذکورنهایی شده است. با کمک نرم افزارSmart PLS ومعادلات ساختاری و همچنین بررسی اثر متغیرهای تحقیق بر کاهش در تاخیر در تصمیم گیری، فروض مربوطه به شیوه توصیفی و پیمایشی با تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفته است. عوامل و مدل پيشنهادي جهت ارزيابي هوش تجاري ارائه شده در اين مقاله، سازمان ها را و بخصوص سازمان های مالی که سرعت در تصمیم گیری درآنهااهمیت ویژه ای دارد در ارتقاء تصميم گيري وبهحداقل رساندن تاخیر احتمالی در تصمیم گیری، ياري مي رساند
پرونده مقاله
دراین مقاله سعی می شود تا در گام نخست در انطباق با مدل تصمیم گیری سایمون، شاخصهای کلیدی سیستم های هوش تجاری به عنوان مجموعه ای از فناوری ها و فرایندها که موجب بهبود کیفیت نظام تصمیم گیری در سازمان میشود شناسایی شوند و درگام دوم روابط بین مراحل تصمیم گیری و شاخص های کل چکیده کامل
دراین مقاله سعی می شود تا در گام نخست در انطباق با مدل تصمیم گیری سایمون، شاخصهای کلیدی سیستم های هوش تجاری به عنوان مجموعه ای از فناوری ها و فرایندها که موجب بهبود کیفیت نظام تصمیم گیری در سازمان میشود شناسایی شوند و درگام دوم روابط بین مراحل تصمیم گیری و شاخص های کلیدی شناسایی شده در ارتباط با یکدیگر به لحاظ علّی و معلولی مورد ارزیابی قرار گیرند.
روششناسی مورداستفادهدراینمقاله جهت شناسایی شاخصهای کلیدی در سیستم های هوش تجاری، متناظر با مراحل تصمیم گیری مدل سایمون، روش دلفی است که طی سه مرحله و با طرح سوالات باز و مصاحبه عمیق به روش گلوله برفی با 18 فرد خبره در زمینه توسعه و استقرار سیستم های هوش تجاری در سازمان های مالی، شاخص های نهایی استخراج شده است. پس از شناسایی شاخص های کلیدی با هدف شناسایی روابط علّی و معلولی بین این شاخص ها و همچنین هریک از مراحل تصمیمگیری در مدل سایمون، با استفاده از روش دیمتل روابط تاثیرگذاری و تاثیر پذیری شناسایی شده و با اولویت بندی شاخص ها به لحاظ میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری، نتایج مورد بحث و تفسیر قرار گرفته و پیشنهادهای اجرایی برای متولیان توسعه و استقرار سیستم های هوش تجاری در سازمان های مالی ارائه شده است. نتایج نشان میدهد که بیشترین تعامل را در بین شاخص های کلیدی استخراج شده، وجود واحد تحلیل کسب و کار در سازمان دارد. همچنین طراحی، پیاده سازی و پایش شاخص های کلیدی عملکرد(KPI ) در سامانه های هوش تجاری نقشی کلیدی در بهبود کیفیت تصمیم گیری برمبنای مدل تصمیمگیری سایمون دارد. نتایج این تحقیق در سازمان های مالی که کیفیت تصمیمات نقشی اساسی در موفقیت این سازمان ها در بازار رقابتی دارد می تواند مورد استفاده متولیان توسعه و استقرار سیستم های هوش تجاری قرار گیرد.
پرونده مقاله